کد مطلب:35583 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

سرزنش مولی، فرماندار نالایق آذربایجان را











این نامه را از كوفه به اشعث بن قیس- كه از سوی امیرالمومنین (ع) فرماندار آذربایجان بود- فرستاد:


تو پنداشتی كاذر آبادگان
چو لقمه نهادم ترا در دهان!


فرو بردی آن لقمه در كام خویش
ولی نیست پندارت از یاوه بیش


تو هستی در آن خطه خدمتگزار
امانت بود مردم آن دیار


به هوش آی، خدمت نگردد خطا
خیانت نبد در امانت روا


تو مسئول باشی همی نزد ما
كه می بینم از دور هر دم ترا


قباله نشد آذر آبادگان
كه ملك تو گردیده باشد چنان


سزا نیست چون مستبدان جفا
بر آن مرز و آن قوم دانی روا


روا نیست جز مصرف مردمان
خزانه، مكن بخش بر این و آن


بدان «اشعث» اكنون نباشد روا
در آن مرز بر خلق سازی جفا


كه باید بدانم چها برده ای
وز آن برده ها خود چها كرده ای


علی (ع) را مپندار نامهربان
چو آزاد نگذاردت آن چنان


نه بگذاردت پنجه در خون كس
علی (ع) هست بر خلق فریادرس


درست اگر در امانت، حساب
ز مهر علی (ع) می شوی كامیاب


شود آشكارا ترا بی گمان
علی (ع) بوده فرماندهی مهربان

[صفحه 332]


صفحه 332.